ایران و چین به تازگی ارتباط ریلی بار خود را از سر گرفتهاند که گامی مهم در تقویت تجارت دوجانبه است. با این حال، علیرغم علاقه مجدد، چندین چالش پتانسیل کامل این مسیر را محدود میکند.
یکی از گلوگاههای اصلی، زیرساختهای ناکافی ایران است. در حالی که این کشور در شبکههای ریلی سرمایهگذاری کرده است، اما امکانات مورد نیاز برای حمل و نقل کارآمد بار مانند بنادر خشک، مناطق بارگیری و تخلیه و پارکهای لجستیکی هنوز توسعه نیافته است. بخش عمده صادرات ایران به چین – نفت و محصولات معدنی – به دلیل حجم بالا و ارزش واحد پایین، بیشتر مناسب حمل و نقل دریایی است. این عدم تطابق بین ماهیت صادرات و قابلیتهای شبکه ریلی، استفاده از این مسیر را بیشتر محدود میکند.
علاوه بر این، موقعیت استراتژیک ایران هم فرصتها و هم چالشها را به همراه دارد. در حالی که این کشور میتواند خود را به عنوان یک قطب ترانزیتی حیاتی بین شرق و غرب قرار دهد، زیرساختهای لازم برای چنین نقشی وجود ندارد. اتصال به بازارهای غربی نیازمند شبکه ریلی قوی و گذرگاههای مرزی کارآمد است.
برای بهرهبرداری کامل از پتانسیل کریدور ریلی ایران و چین، اقدامات متعددی لازم است:
- توسعه زیرساختها: سرمایهگذاریهای قابل توجه در بنادر خشک، مراکز لجستیکی و زیرساختهای ریلی برای افزایش کارایی و ظرفیت مورد نیاز است.
- صادرات با ارزش افزوده: تشویق صادرات با ارزش افزوده که میتوانند از طریق ریلی حمل شوند، با قابلیتهای شبکه ریلی همسوتر خواهد بود.
- همکاری منطقهای: تقویت همکاری با کشورهای همسایه، به ویژه در امتداد مسیر ترانزیت، برای سادهسازی تشریفات گمرکی و تسهیل ترددهای مرزی ضروری است.
- حمایت دولت: سیاستها و مشوقهای ثابت دولت میتواند سرمایهگذاری بخش خصوصی را جذب کرده و رشد بخش حمل و نقل ریلی را تحریک کند.
در نتیجه، در حالی که مسیر ریلی ایران و چین دارای پتانسیل عظیمی است، تحقق آن به غلبه بر چالشهای زیرساختی و لجستیکی قابل توجهی بستگی دارد. با رسیدگی به این مسائل، ایران میتواند خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در زنجیره تامین جهانی قرار داده و روابط اقتصادی خود را با چین و فراتر از آن تقویت کند.